زمزمه در باد - دوازده
سلام خدا...!
کمکم کن توی طوفان زندگی بیدی نباشم که با هر نسیمی بلرزم. کمکم کن نهال ایمانم رو که امسال دوباره توی خاک دلت کاشتم و دارم تقویتش می کنم بتونه ریشه اش رو محکم کنه، همونطور که تو دوست داری..
بین این همه مارک و برند تجاری پوشاک که توی این دنیا وجود داره فقط یک مارک و یک لباس هست که به تن من برازنده است. اصلا هم شبیه اون لباس خیالی نیست که هانس کریستین اندرسن تن پادشاهش کرد. میدونم که میدونی توی دلم چه خبره. من اون لباس رو می خوام. لباس قناعت: شیک ترین، روی مد ترین و فاخرترین لباس دنیا. از کجا می تونم پیداش کنم ...؟
میگن قاسم یا ظالم هست یا مظلوم. اما اگر عدل رو به این فرمول اضافه بشه، توازن معادله به هم می خوره. ازت می خوام که عدل رو وارد معادله زندگی من کنی، میدونم که کار برای تو نشد نداره...
شنیدم که می گن ترس انسان از جهله...ترس انسان از ناشناخته هات. من اونقدر فرصت ندارم تا همه ناشناخته ها رو بشناسم و دیگه نترسم اما تو به واسطه خدا بودنت میتونی یه تابلو ورود ممنوع سر در دل من نصب کنی تا ترس جرئت نکنه از n کیلومتری دل من رد بشه..خدا جونم، زحمت این تابلو هم با خودت..

خیلی دوستت دارم خدا، حتی اگر روم نشه بلند بگم...