از فراز نور ...

چه قدر آدم دیده ام که خواسته اند سربلند شوند، رفتند پیش یکی غیر تو و کوچک و خوار برگشتند.
چقدر آدم دیدم که خواستند ثروتمند شوند، رفتند پیش یکی غیر تو و فقیر برگشتند.
چقدر آدم دیدم که خواستند به مقام برسند، رفتند پیش یکی غیر تو و پست و زیردست برگشتند. آدم اگر عاقل باشد اینها را که می بیند راه خودش را درست انتخاب می کند. از این رفت و آمدها پند میگیرد. این درس عبرت ها او را می برد به راه راست.
خدایا! من از کسی غیر تو خواهش نمی کنم. هر آرزویی دارم می آورم پیش خودت. قبل از اینکه دیگران را صدا کنم. امیدم فقط به توست، کسی را شریک نمی کنم. خواهش هایم فقط از توست. کسی را همراهت نمی کنم. تو و کس دیگری را با هم صدا نمی زنم.
یکی بودن مال توست و قدرت و بی نیازی و توانایی و بالایی. دیگران در زندگی به مهربانی تو نیاز دارند. رحمت تو نباشد، از پس کارهای خودشان بر نمی آیند و در امورات روزمره شان هم شکست می خورند. دیگران یک روز خوبند، یک روز بد. خلقشان روز به روز فرق می کند ولی تو بالاتری از این شبیه ها و مخالف ها. بالاتری از این همتایان کوچک. پاکی و خدایی جز تو نیست...
(فرازهایی از صحیفه سجادیه)