***
آسمان اندیشه: خدا را با چه عنوانی خطاب میکنید؟
سیدحسین حسینی: بستگی به حالم داره... من راستش زیاد با خدای خودم صمیمی هستم اما دوتا صفت رو براش از همه بیشتر می پسندم.يکي: رب العالمين و دومي : مهربون خدا
براي همين شعري رو که ميگه :اي مهربون خداي من .... بشنو تو اين صداي من
خيلي دوست دارم.
آسمان اندیشه:حضور خداي مهربون در کجا بيشتر حس ميشه؟يعني اون ارتباط قشنگه کجا برقرار ميشه؟
سیدحسین حسینی: اگه دلت به يار باشه و سرت به کار ديگه کجا معنا نميده.حتي موقع بدو بدو هاي شلوغ روزانه يادش و کمکش همراهته.
آسمان اندیشه: زمان چی؟ چه قدر میتونه در ارتباط با خدا موثر باشه؟مثلا ما تو زمانه ای هستیم که زندگی انسان پیچیده تر شده و مشکلات بیشتر،اگر در زمان حضرت علی حضور داشتیم رابطه مون با خدا صمیمی تر نبود؟
سیدحسین حسینی: به نظرم فرق نميکنه کجا باشي و چه موقع باشه.اتفاقا" الان که خيلي چيزها براي بشر روشن شده بايد خدا رو و جودش رو بيشتر درک کنه.منتها اينجا يه نکته ظريف وجود داره
و اون اينکه آدميزاد وقتي اينهمه پيشرفت کرد باورش شد که خودش اين کارها رو انجام داده و آسايش و جذابيتهاي اختراعاتش اونو از حقيقت غافل کرد با اينحال شما ميتويند افرادي رو ببينيد که با همه امکانات و داشته ها و دانسته ها در برابر خداي مهربون کرنش ميکنند و فقط او رو به عنوان قدرت مطلق قبول دارن نه بنده هاش رو و نه هيچ چيز ديگه رو...حتما شما هم تازگيها شنيديد که جنبشهاي مختلفي در دنيا داره راه مي افته براي اينکه يک بار ديگه مردم رو به خدا پرستي دعوت کنه.انسان چون از روح خداست دير يا زود متوجه اصل خودش ميشه .فقط بعضي وقتها اين روح نوراني رو غبار ميگيره.
آسمان اندیشه: از حرفهاتون ياد اين شعر افتادم:"ما از خدا گم شده ايم او به جستجو ست..."
سیدحسین حسینی: دقيقا همينو ميخواستم بگم.اصلا اين شعر علامه اقبال لاهوري يک دنيا معرفت داره.
آسمان اندیشه: که شما معرفتش رو تشريح کرديد.
سیدحسین حسینی: حتما براي شما هم پيش اومده که از خوندن چندباره يک شعر به وجد بياييد... من با اين شعر زندگي ميکنم.
آسمان اندیشه: زندگي که بر محور اين شعر باشه زيباست.
سیدحسین حسینی: گاهي به برگ لاله نويسد پيام خويش... گاهي درون سينه مرغان به هاي و هوست! دقت کرديد ؟! اين گوهري که گم شده ماييم يا که اوست ؟!!!
آسمان اندیشه: اين ماييم که در خودمون گم شديم و براي دستيابي به هدف خلقت به دنبال او ميگرديم.
سیدحسین حسینی: يا ميتونه اين معني رو بده که ما از روح خدا و از همون حقيقت و گوهريم ما و او نداريم. فقط بايد به او برسيم.
آسمان اندیشه: شما خيلي اعتقادات زيبايي داريد.
سیدحسین حسینی: اعتقاد من نيست.آموزه هاي دين روشن اسلامه.اگه من برداشت درستي ازش داشته باشم!
آسمان اندیشه: انشاءالله که داريد... گفتيد روح انسان رو غبار ميگيره و از اصل خوش دور مي افته . براي زدودن اين غبار بايد چه کرد؟
سیدحسین حسینی: هم حرکت دورني ميخواد و هم حرکت بيروني. اما بعد درونيش مهم تره. اينکه خود انسان و جوهر ذاتيش بتونه که به ساحل نور بکشدش خيلي مهمه که اين هم به خيلي فاکتورها بستگي داره. کسب حلال مهمترينه اونهاست. زندگي سالم و... ميدونيد ؟
من گاهي وقتها با خودم ميگم حتي اگه يه جووني گاهي وقتها اشتباهاتي داره صرف اينکه نمازش رو ترک نکنه موفق ميشه. بالاخره يه روزي متوجه ميشه بايد چه کارهايي رو انجام نده... حتما اون داستان معروف رو شنيديد ؟ که پدري به پيامبر شکايت پسرش رو کرد که ادام اهلي نيست. پيامبر سوال کردن : نماز ميخونه يا نه ؟ جواب پدر مثبت بود پيغمبر خدا گفت: اگه به نمازش مداومت کنه از لغزش برميگرده. البته درکنار اينها جامعه ؛ خانواده ؛ دوستان و شرايط ديگه هم مهم هستن. اجتماعي که شما رو به دينداري و انجام اعمال خوب دعوت نکنه حتي اگه منحرفتون نکنه به تغافل شما دامن ميزنه.
آسمان اندیشه:اجتماع از اين بعدي که شما مطرح کرديد چه طوريه؟
سیدحسین حسینی: جامعه ما ميخواد يک اجتماع ديني باشه. اما خب مقاومتهايي وجود داره. گروهي هستن که براي کسب درآمد شما رو به مصرف گرايي صرف دعوت ميکنن. گروه ديگه در پوشش فعاليتهاي ديني اهداف خودشون رو دنبال ميکنن. در همه جوامع اين تهديدها از اول بوده . اما بنظرم يک آسيب بزرگ متوجه جامعه ماست .اون مسابقه شهوت و ثروته که رهبري درباره هر دو هشدار دادن.
آسمان اندیشه: در چنين اجتماعي که تبليغات ديني به درستي انجام نميشه يک جوان چطور ميتونه به ارتباط درستي با خداش برسه؟
سیدحسین حسینی: ببينيد ! اگه شما انسان رو يک موجود تنهاي به خود واگذار شده بدون راهنما ببينيد حق با شماست حتما منحرف ميشه.اما اگه اعتقاد داشته باشيم نيرويي هم از درون، او رو به طرف حقيقت جذب ميکنه ميتونيم بگيم با کوچکتريم روزنه اي از نور اين جستجوگر ها فرد رو به راه درست ميبرن.
آسمان اندیشه: اما عوامل بيروني هم موثر هستن.نميشه با اکتفا به اين که جستجو گرهاي درون راه هدايت رو به انسان نشون بدن زندگي کرد.قسمتي بستگي به هدايت داره.اما باقي مربوط به اختياره که اگر براي استفاده از اين اختيار درست اموزش داده نشه به جاهاي نه چندان خوشايندي ميرسيم.
سیدحسین حسینی: موافقم ... بخصوص اگه حس گر ها رو غبار گرفته باشه.براي همين هميشه بايد مراقب بود و اون را تميز نگه داشت.من هم منکر شاريط و عوامل بيروني نشدم .بالا هم عرض کردم اثرگذار هستن.
آسمان اندیشه: ميدونيم انسان يک موجود با اختيار و داري قدرت تفکره و نقش مهمي در سرنوشتش داره اما گاهي اوقات مسائلي براش پيش مياد که اون نقشي درش نداشته و اين هم يعني قضا و قدر الهي که چندان اختياري نيست.شما اين رو چه طور تعبير ميکنيد؟
سیدحسین حسینی: بسياري از اوقات کارهاي ما باعث اتفاقات اطرافمون هستن.وقتي در مقابل کوهي مي ايستيد و فرياد ميزنيد همون صدا به طرفتون مياد.
آسمان اندیشه:من منظورم زمانيه که اين اتفاقات نمي افته.
سیدحسین حسینی: قضا و قدر الهي اونطور که بعضي فکر ميکنن اجبار صرف نيست.... ببينيد !
تعريف شما از قضا و قدر چيه ؟
آسمان اندیشه:اتفاقاتي که انسان چندان در پيشامدشون دخيل نيست.ولي حکت الهي اون اتفاق رو براي انسان مفيد ميدونه.
سیدحسین حسینی: بله اما ميدونيد که ميشه با بعضي کارها از قضا و قدر جلوگيري کرد ؟
آسمان اندیشه:بله. شخص اول نمايش زندگي انسانه!
سیدحسین حسینی: و اين يعني شما هم درش دخيل هستيد.فقط مستقيم و به لحظه نيست.صدقه از اون دست کارهاست.با اينحال قبول دارم که گاهي اوقات بهضي چيزها نه به خواست و نه به اراده اونه. اما حکمت خدا چيز ديگه اس.
آسمان اندیشه: حکمت خدا چيه؟
سیدحسین حسینی: اون چه که تشخيص اوست براي بنده هاش و هميشه مورد دلخواه اونها نيست اما به مرور معلوم ميشه بهترين اتفاق هموني بوده که افتاده. اين البته برداشت من بود.
آسمان اندیشه: ممنون.بريم سر سوال بعد... چرا در زندگی روزمره کم پیش میاد که بی دلیل یاد خدا کنیم و بیشتر وقتی کارمون گیره دستامون رو به اسمون بلند میشه؟چرا دنبال بهانه میگردیم؟
سیدحسین حسینی: اين خصلتيه که خوب يا بد انسانها دارند .سوره علق رو بخونيد.ميفرمايد: "کلا . ان الانسان ليطغي . ان راه استغنا" انسان به محض اينکه خودش رو بي نياز ديد طغيان ميکنه... ولي خب هميشه هم اينطوري نیست.من ميشناسم آدمهايي رو که راه ميرن و ذکر ميگن و از يادش غافل نيستن.
آسمان اندیشه: ولي تعداد اين ادمها به نسبت اونايي که در روزمرگي شون هيچ چيز جز خودشون رو نميبينن کمه.
سیدحسین حسینی: خيلي موافق نيستم.شايد براي اينه که بدي بيشتر به چشم مياد تا خوبي ... چون روح انسان به پاکي عادت داره و وقتي خلاف اون رو ديد عکس العمل نشون ميده.شما از کجا ميدونيد آدمي که داره ساکت کنار خيابون راه ميره تو دلش با کي حرف ميزنه ؟ اما ادمي که داره فحش ميده رو ميبينيد و ميگيد چقدر بدي زياد شده.
آسمان اندیشه: حرف درستيه.هميشه ادم بدها بيشتر به چشم ميان.اما اگر همين ادمهاي منفي نباشن شخصيتهاي خوب ديده نميشه و هيچکس نميتونه قهرمان داستان باشه.
سیدحسین حسینی: بله .ميگن تا زشتي نباشه زيبايي ديده نميشه.ولي من يه کم متفاوت فکر ميکنم. وقتي خدا بود و هيچ کس جز او نبود . اون وقت خوبي و زيبايي چطور ديده ميشد ؟
آسمان اندیشه: اون وقت فقط زيبايي مطلق بود.
سیدحسین حسینی: شما وقتي وارد يک گلستان زيبا ميشد .زشتي ميبينيد که با گلها مقايسه کنيد ؟ دقيقا" خدا نميخواد کسي بد باشه تا خوبها ديده بشن.بلکه خواست اون گلستان شدن همه اين فضاست.
آسمان اندیشه: آیا روابط انسانها با هم تاثیری در ارتباط با خدا داره؟
سیدحسین حسینی: حتما".ارتباط شما با اهل حق هرچه بيشتر باشه روحتون جلاي بيشتري ميگيره هرچه بيشتر با کساني باشيد که به دنبال تغافل هستند شما هم کم کم زنگ اونها رو به خود ميگيريد.
آسمان اندیشه: ارتباط بین انسانها با يکديگر چه تاثیری بر ارتباط اونها با خدا داره؟
سیدحسین حسینی: ارتباط آدمها ميتونه به ارتباط بهتر با خدا کمک کنه.روح بلند بعضي آدمها اينقدر به فضاي روحاني و نوراني حضرت حق نزديکه که خيلي از ماها که قدمون به اون بالاها نميرسه ميتونيم با اين بزرگواران به نردبان حقيقت برسيم. نمونه هاي فرواني وجود داردن: شيخ عباس قمي،امام، شيخ بهايي، شيخ رجب علي خياط و...
آسمان اندیشه: متاسفانه این تشابه وجود داره که ما با توجه به اقتضای شرایط گاهی امیدمون به خلق خداست،تفسیر شما از این مساله چیه؟
سیدحسین حسینی: بله.اين رو قبول دارم و متاسفانه اغلب اوقات خيلي از ماها گرفتار اونيم. ولي قران آيه اي داره که تن ادم رو ميلرزونه:"انه لا يياس من روح الله الا القوم الکافرين"
فقط کافران از خدا نااميد ميشن... هر وقت نزديک بوده که ببُرم، اين منو آروم کرده. يعني که هرچي ميخواي اميدت به خودم باشه نه به ديگران حق هم نداري اميدت رو از من قطع کني اين به نظرم يه جور محبت شديد با عتابه ! مثل مادري که به بچه ش ميگه اگه اين کارو کني ديگه دوست ندارم.
آسمان اندیشه: يک جور دستور محبت اميزه !!! خيلي زيباست
سیدحسین حسینی: درسته.
آسمان اندیشه: سیادت شما تاثیری در ارتباطتتون با خدا گذاشته یا فقط یک صفت شناسنامه ایه؟
سیدحسین حسینی: درباره خودم ميگم بقيه رو نميدونم.من به داشتن اين افتخار بسيار خوشحالم.سيد طاووس (ره) در مقدمه يکي از کتابهاش ميگه :"سيادت مقاميه که همه به داشتنش غبطه ميخورن و سادات به هيچ مقامي غبطه نميخورن" اين يعني خدا بالاترين مقام رو هديه کرده اما هم مسئوليت سختي داره هم اگر لغزشي سر بزنه مجازات سنگين تري داره. دو جمله آخر مال من بود ها نه سيد طاووس!
آسمان اندیشه: شما هم دست کمي از سيد طاووس نداريد!!!
سیدحسین حسینی: لطف شماست منو با ايشون مقايسه نکنيد شان ايشون مياد پايين.
آسمان اندیشه: فروتني شماست.ارتباط سادات با خدا چه توفیری با عوام داره؟اصلا متفاوت هست؟
سیدحسین حسینی: در اين باره چيزي نخوندم و نشنيدم الا اينکه فکر ميکنم اونها به واسطه لطفي که خدا در حقشون داشته بايد تلاش بيشتري کنن و خير بيشتري براي مردم و اطرافيانشون بخوان سادات هميشه مورد احترام مردم بودن. البته قران ميفرمايد: گرامي ترين شما با تقوا ترين شماست.
آسمان اندیشه:چند بار از شما شنیدم که گفتید گاهی روزه ادم رو میگیره،این یعنی چی؟
سیدحسین حسینی: اين بيشتر يه کنايه است.ادم روزه بگيره يعني حال و هواي معنوي داشته باشه و روزه ادم رو بگيره يعني خستگي و گرسنگي فقط براي ادم بمونه و اونها باشن که روش اثر ميگذارن هرچند منکر نميشم روزه تاثيرات اينطوري هم داره . ادم گرسنه بي خواب و خسته ميشه اما مهم حال دل ادم و پرواز روحش.
آسمان اندیشه: چي کار بايد کرد که حال دلمون خوش باشه؟به عبارتي از سر واجب بودن روزه نگيريم و اين کار رو از روي ايمان و اعتقاد قلبي انجام بديم؟
سیدحسین حسینی: اگه خودم فهميدم قول ميدم به شما هم بگم !
آسمان اندیشه: ممنون... یه وقتهایی ادم حریص میشه و طمع میکنه(البته از نوع مثبت)و بدون ایمان و اعتقاد قلبی برای ثواب بیشتر مدام به مستحبات میپردازه شما برداشتتون از این موضوع چیه؟
سیدحسین حسینی: صرف انجام اين اعمال حتي بدون اعتقاد محکم به نظرم تاثيرات خوبي داره وقتي شما آيينه اي رو تميز ميکنيد چه اعتقاد داشته باشيد چه نه . اون تميز ميشه ولي من راه بهتري نشونتون ميدم من که ميگم نه من ها ! سال آخر دبيرستان استاد معارفي داشتيم که حقيقتا اهل معرفت بود از دستش و از درسش خسته نميشديم همه سعي ميکردن روز آخري سوالهاي مهم بپرسن که به درد شون بخوره من پرسيدم استاد ميخوام به بالاترين درجه اي که يک انسان ميتونه برسم فکر ميکنيد چي جواب داد؟دوجمله برام نوشت:1- انجام واجبات 2- ترک محرمات
همين... هيچ مستحبي نبود. البته بعد فهميدم همين کارم خيلي سخته.اما انصافا کار سازه.
آسمان اندیشه: فکر ميکنم روايتي از پيامبر هم در همين باب شنيدم...ممنون و سوال بعد:
اینطور شنیدیم که سرانجام خود شناسی خدا شناسیه،شما این رو چطور تعبیر میکنید؟
سیدحسین حسینی: بذاريد درباره چيزهايي که ميدونم حرف بزنم.اين خيلي تعبير بزرگيه من اندازه اين حرفها نيستم بدون تعارف.
آسمان اندیشه: خب از ديد خودتون به اين سوال پاسخ بديد ديگه داره تموم ميشه(البته اگه اشکالي نداره)
سیدحسین حسینی: اهان ! يعني دلداريم ميديد که داره تموم ميشه ؟
نه ميدونيد !؟ ترجيح ميدم درباره چيزهايي حرف بزنم که حداقل يه کم بهش عمل کرده باشم وگرنه تو کتاب زياد مطلب راجع بهش خوندم خوب حرف ميزنم اما بي عمل به درد نميخوره حتما هم تاثيري نداره.
آسمان اندیشه: پس به عنوان سوال يکي مونده به اخر در چه جايي و در چه مرحله اي از زندگي حضور خدا و رابطه تون با خدا به اوج رسيده؟
سیدحسین حسینی: ميشه جواب ندم ؟ فکر ميکنم خصوصيه و اگه بگم لطفش از بين ميره.
آسمان اندیشه: هر طور که مايليد.
سیدحسین حسینی: سپاس.
آسمان اندیشه: حرف ناگفته يا چيزي که در طول مصاحبه بهش اشاره نشد؟.
سیدحسین حسینی: دوست دارم بگم اعتقاد و ارتباط قلبي با امام عصر - روحم خاک پاي او باد - خيلي به درک فضاهاي روشن و آرامش کمک ميکنه همه درگيرن فرياد ميزنن بي قرارن اما ياري که با ماست همه چيزه نهايت آرامش و در عين حال تکاپو يادم مياد کسايي که عاشق ميشدن تا اسم معشوق ميومد گوشه نشين ميشدن و بهش فکر ميکردن تا کمي اروم بشسن اما عشق ما يادش باعث حرکته و اين يعني وجودش حقيقت عشقه اين همون ادميه که ميشه باهاش جلا پيدا کرد به خدا رسيد و لذت محو شدن در خدا رو چشيد مهدي امام سپيدي ها و مهرباني ها اينها تعارف و شعر و غزل نيست کمي که بهش فکر کني ميبيني تو هم دلتنگش هستي.
آسمان اندیشه: دقيقا همين طوره که ميگيد... عشق حقيقي اونيه که ادم رو به تلاش براي وصول وادار کنه!واقعا زيباست.
سیدحسین حسینی: حقيقتا زيباست... هم اسمش هم مرامش هم يادش.
آسمان اندیشه: مصاحبه رو چه طور ارزيابي ميکنيد؟
سیدحسین حسینی: ممممم ... ممنون که اجازه داديد حرفهامو بزنم. کم و زيادش رو ببخشيد.
آسمان اندیشه: ممنون که وقتتون رو در اختیار ما گذاشتید.
سیدحسین حسینی: موفق باشيد .