یا علی!سالهاست که اشک میریزیم و بوسه میزیم و نوحه و ندبه مان نرسیده بر گوش فلک بلکه گوشواره بر گوشهامان شده ولیک نمیدانیم بر چه میگرییم و از چه مینالیم.یا علی! این همه حزن ما حتی ردی نشانی از آن مرمر دیوار خوبی و باروی بی مثال محبوبیت نیست.ما غمگین دردهای خویشیم که درد تو و دانستن من؟!یا علی!من دیری است که بر ضربت و شمشیر درد زخم تو میگریم و درد اما این که درد تو این نیست که من بدان میگریم.یا علی!اشک من،اشک غمهای کهنه من است.درد تو اما تازگی به زندگی و رفتن و رسیدن و شیعه بودن بخشید.یا علی!به من بیاموز که درد تو،درد عظیم روح بزرگ تو،درد زخم شمشیر نبود،چه سود که من خوب نیاموخته ام و کهنه دیده ام و خسته مانده ام.اما یا علی!به من بگو.که درد شمشیر مرد را آزرده نمیکند.درد تو این بود که شیعۀ تو، تو را نمیفهمید،تو را نمیفهمد.یا علی!این فهم را از من دریغ مدار که اشک اگر بر پایۀ فهم نباشد،تنها کویر دل را شوره زار میکند.یا علی.

یا علی!من انکار میکنم.من منکرم بر ضربت خوردن تو.که گفته که تو ضربت خورده ای؟هیچ گاه در هیچ کجای کرۀ ارض بدست هیچ کس ضربت نخورده ای،که من!منکرم بر ضربت خوردن تو!ماندگار مرد تاریخ بشریت را اصلاً با ضربت و ضربتهایی این چنین چه کار؟یا علی!من منکرم بر ضربت خوردن تو.که هر جا نام تو بود و هست آن که ضربت میخورد،خصم است و کین است و نامردمی است و نامهربانی و خشونت.یا علی!من منکرم بر ضربت خوردن تو،که از ضربت تو زمانی به بلندای تاریخ است که خوارج دسته دسته ذبح و نیست و غبار میشوند و تو باز معنای استواری را هر بار نو به نو میکنی.یا علی!در این روزها و شبها به من تنها بفهمان که معنای این ضربت را بفهمم.یا علی!تیغکهای خورشید می آید و جماعتی،خلقی،جهانی،تاریخی در انتظار که تو!حیدر!برخیزی و با ضربتی دیگر حیدر!جهان را دو پاره کنی با آن ذوالفقار که هر که با توست حق و بر تو ناحق.

یا علی!در این روزها و شب ها که مقدر است بر قدر من و چونان منی افزوده گردد،تقدیرم چنین رقم بزن که تو را و ضربت خوردنت را و فرق شکافتنت را و بر بستر افتادنت را و رفتنت را هم،آن گونه که خویش میخواهم برای گریستن و تنها گریستن،نبینم و نفهمم و نخواهم. یا علی!به من شعور برای این شورها و شعرها عطا کن.همین.یا امیر المؤمنین!


شما هم "یا علی" بگویید،"یا علی" بنویسید...با ما همراه شوید در این حرکت زیبای جمعی...

به راستی برای چه اشک میریزیم؟برای که؟برای اینکه مولایمان تنها بود یا برای اینکه مولایمان تنها مانده؟برای اینکه شیعیان مولایمان او را نفهمیدند یا برای اینکه نمیفهمند؟نوحه هایمان به گوش فلک میرسد یا گوشوارۀ گوشهایمان شده؟با اندیشه اشک میریزیم یا فقط کویر دلهایمان را شوره زار میکنیم؟!

لطفاً مطالبتان را پیرامون موضوعات مطرح شده و دلنوشته هایتان را راجع به "امام علی" در وبلاگهایتان منتشر کنید،تمامی مطالب در همین پست لینک میشوند...


"یا علی" گویان:

زیبا ترین سروده هستی علی(حامد مشکینی)

ما هیچ-ما نگاه(انوشه میرمجلسی)

روزگار بی مولا...(علی ضیاء)

دل تنگ یک یا علی از سر عشق(ستاره)

مولانا علی...(فاطمه جعفریزاده)

علی...تمام ایمان!(هانیه جوان دوست)

علی...درک اسمش هم سخته(انتظار)

گرفته تر از تموم شب های بارون زده(پریا ابراهیمی)

وقتی واژه ها عاجز می شوند (آسمانی)

نافلۀ جنون(زینب قِوام)

یا علی(شمع و شکر)

ناله کن ای دل به عزای علی(امید)

رستگاران (شيوا شوق)

محراب کوفه(می طهور)

آیا علی را شناخته ایم؟(حسین)

به راستی برای چی این شبا اشک میریزیم؟(انتظار)